پویانپویان، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 13 روز سن داره

ثمره عشق ما پویان

سفر ترکیه

تعطیلات 14 و 15 خرداد با بابا حمید تصمیم گرفتیم بریم ترکیه آخه تنها جایی که با شما پسر شیطونم میشد بریم ترکیست. بابایی و مامانی دوستت سام رادم اومدن کلا 12 نفر بودیم. خوب بود ولی تو بخاطر دندونت ناآروم بودی   اونجا یه پارک بازی داشت با کلی وسایل ولی این تاب رو خیلی دوست داشتی عاشق شن بازی پسرم ! هر چی صدات کردم تا نگام کنی اصلا نمیفهمیدی! آخه پسرم داره مهندسی میکنه! بابا میخواست باهات عکس بگیره ولی نمیذاشتی میخواستی بری توی تراس فرزند سالاری دیگه!!!!!! م اینجا دیسکوی بچه ها بود هر جا که بودیم ساعت 8 خودمون رو میرسوندیم ایجا آخه خیلی دو...
12 تير 1391

بهار با پویانم

این عکس عشقم واسه خونه مامانی. وقتی میگیم پویان کو پسرم عکسشو نشون میده. مامان عاشقته   بیست فروردین و تولد بابا حمید به سختی تونستیم ازت عکس بگیریم!!!!!! اینم پسر شیطون من که خونه مامانجونشو زیرورو کرد!!     پسرم عاشق تاب از وقتی تاب بازی میکنی داری شعر میخونی و ذوق میکنی و به زور باید بیارمت پایین. وقتی تو دل مامان بودی با باران اومدیم این پارک و من اون لحظه چه احساسی داشتم از اینکه با تو بیام اینجا . یه جورایی واسم دور بود یعنی نمیتونستم تصورشو بکنم ولی حالا!!!                        ...
12 تير 1391
1